مريم رجوي رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران در كهكشان تغيير

كهكشان تغيير

رعد درآسمان بي ابر

 خانم مريم رجوي در كهكشان تغيير : در يك هياهوي بي‌وقفه بر سر برنامة شوم اتمي و سه جنگ ضدانساني در منطقه، كساني به نام ايران سخن مي‌گويند كه دشمن ايران و ايراني‌اند
مردم ايران، نه سلاح اتمي مي‌خواهند، نه دخالت در عراق و سوريه و يمن و نه استبداد و شكنجه و زنجير. مردم ايران دهها ميليون معلم، دانشجو، پرستار و كارگر به جان آمده‌يي هستند كه آزادي و دموكراسي مي‌خواهند و كار و  معيشت.
حرف آ‌نها اين است كه:
اولاً، ولايت فقيه به پايان كار خود رسيده است.
ثانياً، از نقض حقوق بشر در ايران، تا بن‌بست اتمي و از بحران منطقه، تا مقابله با گروه داعش راه‌حل يكي و فقط يكي است و آن سرنگوني خليفة ارتجاع و تروريسم در ايران است.

مبارزه مشروع، با خطي اصولي ، رهبري شايسته و مايه گذار و بي چشمداشت، تشكيلاتي منسجم و سياستهاي بغايت صحيح  و اصولي  ميرفت تا رژيم قرون وسطايي اين بختك ضد بشري و ضد ملي آخوندي را درسال 67 بعد از سركشيدن جام زهر توسط خميني، سرنگون كند. ميرفت تا نوري درمقابل ظلمت و راهي درمقابل بن بستها، نه تنها براي مردم  ايران بلكه براي تاريخ ، دراين مرحله،  بخصوص براي مردم منطقه باشد.كه ناگهان غول مهيب مماشات كه منفعت خود را دربقاي نظام آخوندي مي ديد، باتمام قوا  و درتمامي عرصه هاي تبليغي، سياسي، نظامي  باسد بستن در مقابل اين مقاومت اصولي و پيشرو به حمايت از رژيم پرداختند (  غولي درحمايت غولي ديگر).

رژيم دجال آخوندي، با پوش مذهب، خود به اندازه كافي مهيب و خطرناك و بيسابقه بود كه غول استثمار در سراسر جهان با بكارگرفتن بازوان خود در منطقه، نيز به كمكش شتافت. نه بخاطر اينكه موافق  او باشد بلكه بخاطر منافع عظيمي كه از قبل از اين هيولا ميتوانست داشته باشد. و از آنجا كه سازمان مجاهدين و شوراي ملي مقاومت رژيم را تا سرنگوني پيش برد و باتعجب و حيرت جهانيان، جام زهر آتش بس را به بخورد خميني داد، بيرحمانه و خائنانه هدف مماشاتگران شرق و غرب قرار گرفت و دريك محاصره مرگبار كه قلم از نوشتن و زبان ازبيانش قاصر است قرارگرفت.

نسل كشي 120000 از مجاهدين با وحشتناكترين شكنجه هاي قرون وسطايي، قتل عام بيش از30 هزار زنداني بدون محاكمه  و شليك هزار موشك اسكاد به تمامي پايگاههاي ارتش آزادي  از شمال تاجنوب عراق ،تماما زير چتر حمايت جامعه جهاني باسكوتي بيشرمانه انجام گرفت.

بمباران و با خاك يكسان كردن تمامي قرارگاه هاي ارتش آزادي در جنگي يك طرفه، سونامي عظيمي كه يكه صدم آن دولتها را سرنگوني ميكرد(يك بمباران براي قذافي كافي بود كه تمام دستگاه اتمي اش را بار بزند وتحويل دهد، دولت قبلي عراق را سرنگون كرد).اما براي اين مقاومت كافي نبود و مجاهدين وارتش آزادي و شورا قويتر از گذشته برجاي ماند و توطئه ها ادامه يافت. قراردادن درليست تروريستي  توسط تمامي كشورهاي غربي و آمريكا ،جمع كردن دفاترمقاومت در تمامي كشورها، كودتاي كثيف وخائنانه در17 ژوئن، دستگيريها و تبعيدها ومحدوديتها ،مصادره اموال، تبليغات و تروريست جلوه دادن مجاهدين در تمامي رسانه ها و...

ادامه قتل عام مجاهدين توسط مالكي برغم تضمين كتبي آمريكا همراه با خيانت آمريكا به تعهدش در مقابل خلع سلاح مجاهدين، اينها و هزاران توطئه و نيرنگ نه ازجانب يك كشور بلكه از جانب كل كشورهاي جهان.

آري  اين بود بن بستي كه در آمدن از آن حتي در مخيله برجسته ترين شخصيتهاي سياسي و قضايي جهان نميگنجيد  و نشدني  وغير ممكن ميدانستند و اين را بارها و بارها باكمال خضوع وخشوع به زبان آورده اند.

حال با توجه به اين ابرهاي تيره و تار و ظلمت روي ظلمت ارتجاعي – استعماري واين بن بست نابود كننده،  به كهكشان 94

و جايگاه مقاومت ايران نگاه كنيم.

برجستگي و تأثيرگذاري كهشكان كه طلوع  خورشيد  و نور همان خطوط و مقاومت به بند كشيده شده بود، چنان بود كه واشتگتن تايمز براي انعكاس آن عملا به يك نشريه مجاهد تبديل شده بود. اين روزنامه معتبر آمريكا چندين صفحه خود را به مجاهدين ،مصاحبه ها و گزارش كهكشان و تاريخچه مجاهدين و معرفي خانم رجوي اختصاص داده بود و دركنار همه اينها بيانيه 20  تن از برجسته ترين شخصيتهاي سياسي آمريكا را منعكس كرده بود.

برجسته ترين شخصيتهاي تأثير  گذار درسياست آمريكا همانها كه طرح كنگره و سنا را به كاخ سفيد تحميل كردند، طي بيانيه اي متعهد شدند كه تا به رسميت شناخته شدن مقاومت ايران به رهبري مريم رجوي توسط دولت آمريكا  دست از تلاش برندارند وتعهداتشان تاآنجا پيش رفت كه اعلام كردند تاپاي جان درمواضعشان ايستاده اند.

جولياني وتقديم بيانيه حمايت از مقاومت ايران

جولياني  شهردار سابق و بنام نيويورك و مرد سال آمريكا با صداي بلند گفت آمده ام تا بگويم شرمنده هستم تابگويم اين آمريكاي من نيست كه مماشات ميكند و به مجاهدين خيانت كرده و ميكند و گفت افتخار ميكنم كه بيانيه  حمايت از مقاومت ايران را به خانم رجوي تقديم كنم.

شركت 600 شخصيت برجسته از 70  كشوره از5 قاره جهان،شركت 19 برنده جايزه نوبل وحمايت شخصيتهاي سياسي مدار اول آمريكا همچون مك كين، و نانسي پلوسي رئيس سابق كنگره  و رهبر دموكراتها و...

و شركت نمايندگان انقلابيون سوريه و يمن و لبنان و فلسطين و ساير كشورهاي خاورميانه

و اعلام وحدت و يگانگي عليه رژيم آخوندي و تمامي مماشاتگرانش و...

بيش از هزار انعكاس در سراسر جهان و پخش مستقيم از تلويزيونهاي معتبركشورهاي مختلف.

اين كهكشان با اين اوصاف  آنهم درست 10 روز مانده به آخرين مهلت توافق اتمي .

قابل توجه اينكه بدليل مذاكرات اتمي نه آمريكا و نه غرب و نه رژيم هرگز از برگزاري چنين مراسمي  راضي نبودند و هر اندازه كه  ميتوانستند سنگ اندازي ميكردند .اما به يمن تصميم قاطع و آرمان مجاهدين تمامي توطئه  ها خنثي و مراسم در عاليترين صورت برگزار و همه دشمنان بور وكور شدند.

آري خانم مريم رجوي با ميليونها كار مورچه وار بطور عجيب و معجزه آسا حقيقه غير ممكني را ممكن ساخت . و بهمين دليل پيشكسوت ترين  سياستمداران كاركشته جهان درمقابل كهكشان  زانو زده و به رهبري  او  افتخار ميكردند و با صراحت در كهكشان و بعد از آن برصلاحيت بي همتاي او بعنوان يك زن مسلمان در رهبري  جنبش آزاديخواهي  با آرمان اسلام دموكراتيك تأكيد ميكردند.

شكسته شدن ناباورانه  اين بن بست عظم همچون رعد درآسمان بي ابر چراغي  و نوري براي جهاني است كه از هرنظردربن بست است. بن بستي كه خود رسما به آن اعتراف ميكنند.

بن بست در بحران اتمي،  بن بستي كه تماميت جهان غرب را بخاطر ماراتن چندين ساله مذاكرات پوچ و مسخره و بي نتيجه زير علامت سؤال برده است. مذاكره اي كه بيش از هرچيز به سخره گرفتن جهانيان از سوي ارتجاع آخوندي ومماشاتگران است.

بن بست در بحران منطقه بويژه سوريه، يمن و عراق  كه برغم ائتلاف بيش از 40 كشور كاري از پيش نبردند و بارها و بارها اعلام كردند كه نيروي نظامي كاري از پيش نبرده و از پس داعش برنيامده است و نياز به خط صحيح سياسي و وجود آلترناتيو مسلمان دموكرات  دارد.

بن بست بحران اقتصادي وبه عبارت صحيح تر فلاكت اقتصادي ايران و بحرانهاي اجتماعي و سياسي روز به روز تشديد ميشوند.

بيگمان طلوع خورشيد بن بست شكن باشكستن سدي كه جهان براو تحميل كرده بود دركهكشان محقق شد و خطوط خود را به جهانيان ارائه داد وچنان مورد قبول واقع شد كه گويي باراني درخشكسالي 27 ساله از 67 تا 94 باريده باشد چشمها روشن ، دلها سرشار وسرها به آسمان ،قدرت و توانمندي، همه را فراگرفته و ميرود كه سرنگوني اين وجود منحوس و بختك تاريخ را براي هميشه از تاريخ انسان محو كند كه دير نخواهد بود .اين واقعيتي است كه كهكشان واثار آن خود را براذهان هرعنصر سياسي دوست و دشمن تحميل كرده است .

هركس بايد با اين باور مسؤليتش را برگيرد و به اين غول مهيب مهلت ندهد.و هركس كه سرنگوني رژيم آخوندي را اراده ميكند بايد بداند كه از پشتوانه تماميت كهكشان 94 برخوردار است وبايد با چنين تواني بارش را بردارد .بايد بداند كه برجسته ترين شخصيتهاي جهان را درحمايت خود دارد وبا اين نگرش به توانمندي و تأثير گذاريش در پيشبرد خط سرنگوني، بارش را بردارد.و دريك كلام با يد درعمل شعار « مي توان وبايد» را محقق نمايد.